خشکسالی در ایران موجب کاهش 30 درصدی گردشگری شده است
به گزارش مجله افتخار، ایرنا/ براساس آخرین گزارش های منتشر شده، خشکسالی در ایران موجب کاهش 30 درصدی گردشگری شده است.
خشکسالی یکی از پدیده های طبیعی است که تاثیر آن بر تمام ابعاد زندگی انسانی مشخص و محرز است. در واقع میتوان گفت خشکسالی حالتی نرمال و مستمر از اقلیم است و پدیده ای است که به صورت اتفاقی تقریبا در تمامی منطقه ها اقلیمی رخ می دهد. این شرایط یکی از پدیده های آب و هوایی و از جمله رخدادهای مخاطره آمیز است که هر ساله خسارت های مالی و اجتماعی زیادی به جوامع انسانی وارد می سازد.
مخاطرات طبیعی از جمله خشکسالی همواره باعث از بین رفتن پوشش گیاهی، کاهش سطح مراتع، به هم خوردن چهره توپوگرافی منطقه، مهاجرت گونه های جانوری شده و تاثیر مستقیم بر گردشگری منطقه می گذارد و در دراز مدت می تواند تاثیر منفی بر جذب گردشگر داشته باشد.
خشکسالی و گردشگری
خشکسالی یکی از پیچیده ترین و آرام ترین مخاطرات طبیعی است که با پیامدهای گسترده و دراز مدت خود، بر تمام جوانب زندگی انسان اثر می گذارد که این تاثیر بر جوامع روستایی بسیار بیشتر است. جوامع روستایی به دلیل نزدیکی بیشتر با طبیعت و اقتصاد مبتنی بر کشاورزی، در مواجهه با خشکسالی آسیب پذیرترند.
براساس مقاله خشکسالی در ایران موجب کاهش 30 درصدی گردشگری شده است باید بدانید که خشکسالی مسبب پیامدهای زیست محیطی و مالی فراوانی در محیط روستا می باشد که این عوامل در دراز مدت بر فعالیت گردشگری روستایی که مرتبط با سرمایه های جغرافیایی و کیفیت چشم انداز ها طبیعی روستاهاست، اثر می گذارد.
این پدیده از یک طرف با کاهش منابع آب، کاهش فعالیت های کشاورزی و از بین رفتن پوشش گیاهی باعث تغییر در ساخت چشم انداز ها طبیعی روستا می شود. از طرف دیگر با کاهش تولیدات زراعی و دامی، مسائل مالی فراوانی را در محیط روستا سبب می شود که در نتیجه آن روستاییان توانایی مالی لازم برای انجام فعالیت های خدماتی مرتبط با گردشگری روستایی به عنوان یکی از مهمترین صنایع دارای پتانسیل لازم برای کمک به توسعه فعالیت های مالی جوامع محلی تاثیر منفی خواهد داشت.
گردشگری روستایی به نوعی در پاسخ به مخاطرات زندگی پراسترس شهری و در سالهای 1950 میلادی به بعد در غرب و طی دو دهه اخیر در ایران پیشرفته است. البته این رویکرد در ایران علاوه بر توسعه ناشی از استرس های زندگی شهری، بیشتر به دلیل ناکارآمدی سیاست های توسعه روستایی بنیان یافته و به عنوان یکی از مهمترین صنایع برخوردار از پتانسیل های لازم برای کمک به جوامع محلی در راستای توسعه فعالیت های مالی مورد توجه قرار گرفته است.
در زمینه توسعه گردشگری روستایی 8 جاذبه مهم برای گردشگر وجود دارد که مهمترین آنها گشت و گذار، فعالیت آبی، فعالیت ورزشی، فعالیت های مربوط به سلامتی، گیاهان خاص و دارویی، صنایع محلی و دستی، حیوانات بومی و جاذبه های مالی هستند که همه این موارد بدون هیچ تردیدی با مساله خشکسالی در ارتباط است.
به عبارتی افزایش خشکسالی موجب کاهش منابع آب، کاهش سطح زیرکشت و تولید محصولات کشاورزی و به تبع آن کاهش جمعیت دامی، افزایش قیمت مواد غذایی، بیکاری و نهایتا مهاجرت گسترده از روستاها به شهرهاست که به نوبه خود مسائل بسیار بزرگتری را هم موجب می شود. نمونه شاخص این مهم خالی شدن روستاهای منطقه سیستان و زابل از سال 1377 به بعد و بر اثر خشک شدن رود هیرمند و تالاب هامون بود.
طبق برخی گزارش ها در مدت 25 سال گذشته بیش از 10 هزار روستا بر اثر خشکسالی در منطقه جنوب شرق خالی از سکنه شده است.
همچنین نتایج برخی تحقیقات و پژوهش های صورت گرفته در کشور نشان می دهد 70 درصد از خساراتی که بر اثر بلایای طبیعی به کشور وارد شده ناشی از خشکسالی و سیل بوده است.
مطابق برآوردهای سازمان جهانی گردشگری، ایران از نظر جاذبه های گردشگری در بین 10 کشور برتر جهان قرار گرفته است اما به لحاظ کسب درآمد ناشی از این صنعت بزرگ در رتبه 70 جهان قرار گرفته است.
در دو سال گذشته در ایران دو عامل کرونا و خشکسالی موجب افت شدید گردشگری و درآمدهای حاصل از آن بود که مورد نخست به دلیل توسعه علم و خلاقیت بشر به میزان زیادی کنترل شد اما مورد دوم به دلیل تغییرات آرام و طولانی مدتی که داشته، اثرات مخرب طولانی تری به بار آورده است.
اقلیم چهار فصلی که رو به خشکی می رود
اقلیم ایران به دلیل تنوع چهار فصل و داشتن جاذبه های تاریخی و طبیعی همواره در بین کشورهای پرطرفدار گردشگری هم به لحاظ گردشگر داخلی و هم به لحاظ گردشگری خارجی بوده است. به عبارتی در کمتر نقطه ای از جهان میتوان شاهد عبور رودخانه های آب شیرین از بین دشت ها و کویرهای گرم و خشک بود اما در کشور ما در کنار هم قرار گرفتن دو عامل متناقض اما مجذوب کننده در کنار هم سبب شکل گیری تمدن های بزرگی در منطقه فلات مرکزی ایران شده که جاذبه گردشگری آن را دو برابر کرده است.
به عبارتی عبور رودخانه ای مانند زاینده رود از میان دشت های مرکز ایران و ورود آن به تالاب بزرگ و مهمی چون تالاب گاوخونی تنها موجب اشتغال و توسعه کشاورزی در منطقه نیست، چرا که با وجود این تالاب در منطقه گرم بیابان مرکزی ایران، تنوع گسترده و بسیار زیبایی از حیات وحش جانوری شکل گرفته که همین امر به نوبه خود موجب افزایش جاذبه گردشگری می شد.
موضوعی که متاسفانه در دو دهه اخیر و به دلیل برداشت بی رویه آب در بالادست رودخانه، بطور کامل به فراموشی سپرده شده و تالاب گاوخونی تنها به صورت فصلی و در برخی از سالهای پرآب رمق ناچیزی می گیرد.
جریان رودخانه زاینده رود در شهر اصفهان علاوه بر تلطیف هوا و تعدیل دما در فصول گرم و سرد به عنوان یک جاذبه طبیعی نقش مهمی در جذب گردشگری این شهر دارد.
همچنین این رودخانه علاوه بر جلوگیری از پیش روی کویر به سوی شهر، از ایجاد غبار به سبب بادهای کویری کم می کند. مضاف بر این جریان این رودخانه باعث افزایش نشاط اجتماعی وسلامت روانی و اجتماعی شهروندان هم هست تا جایی که به گفته کارشناسان سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان اصفهان، خشک شدن رودخانه زاینده رود موجب شده تا ورود گردشگر به این استان نسبت به قبل 30 درصد کاهش داشته که این مساله اثرات منفی بر اقتصاد شهر اصفهان بر جای گذاشته است.
این موضوع به حدی از اهمیت برخوردار است که اخیرا کارشناسان در بررسی آثار خشکسالی زاینده رود بر صنعت گردشگری داخلی علاوه بر برآورد متغییرهایی همچون میزان تقاضای گردشگری اصفهان، تاثیر عواملی از جمله قیمت بنزین، میانه هزینه یک شب اقامت در شهر اصفهان، میزان درآمد سالانه یک خانوار شهری وروستایی و تعداد روزهای تعطیل در سال، موضوع جریان داشتن آب در رودخانه زاینده رود را در برای جذب گردشگر مطرح می کنند.
رودخانه ای که سالهـا طـراوت و شـادابی را برای اصفهان در پی داشت اما در حال حاضر با خشک شدن این رودخانه تبعات منفی روحی و روانی را بـرای مـردم بـه دنبال داشته است. حوزه رودخانه زاینده رود 41 هزار و500 کیلومتر مربع است که بخش اعظم آن هم اکنون کاملا خشکیده و حتی به خود اصفهان هم نمی رسد. این شرایط به حدی است که مسئولان اصفهان نیز از این رودخانه به عنوان یک رودخانه فصلی نام می برند.
چنین شرایطی بطور مشابه برای دریاچه ارومیه نیز رخ داده و در بسکمک دیگر از نقاط کشور از جمله، دریاچه پریشان بزرگترین دریاچه آب شیرین ایران، تالاب هامون در سیستان و بلوچستان، جازموریان در جنوب استان کرمان و بسکمک از تالاب های کشور پدید آمده است.
نکته حائز اهمیت این است که تا به امروز شیوه های استفاده درست از منابع آبی برای بسکمک از کشاورزان و مردم نواحی روستایی آموزش داده نشده و همین امر در خشک شدن بسکمک از قنوات و چشمه ها موثر بود، اما باید توجه داشت که ایجاد چنین شرایطی بیش از هر چیز ناشی از سیاست گذاری های غلط در بخش توسعه است.
طبق برخی گزارش های رسانه ای؛ تا به امروز بیش از 20 کارخانه تولید فولاد و ذوب آهن در استان اصفهان تاسیس شده که حداکثر استفاده از منابع آبی را به خود اختصاص داده و با توسعه کشاورزی غیر اصولی نه تنها اراضی پایین دست زاینده رود خشکید، بلکه یکی از متنوع ترین جاذبه های گردشگری در کشور نیز دستخوش زوال و چالش جدی شده است.
منبع: همگردی